سازمانها براي اينكه بتوانند در دنياي تجارت و رقابت، حضور مستمر و پايدار داشته باشند، بايد حول محور علم و دانش فعاليت كنند. علیرغم اينكه دانش بهعنوان منبعي براي بقاي سازمانها ضروري است و شرط موفقيت سازمانها در گرو دستيابي به دانش و فهم عميق آن در تمامي سطوح است، رقابت اصل اول بقا و دانش، پیششرط ورود به عرصه رقابت است. اگر سازمانها در ابعاد خرد و ملتها در ابعاد كلان از پيشرفت غافل شوند، اقتصاد و توليد ثروت را به رقبا خواهند باخت.در سال هاي اخير، مزيت رقابتي محور استراتژي هاي رقابتي قرار گرفته و بحث هاي زيادي درباره آن مطرح شده است. سازمان ها براي بهبود عملكرد و مقابله با رقباء، بايد داراي مزاياي رقابتي باشند، تا بتوانند در شرايط پيچيده و متحول، عملكردي برتر داشته و خود را در بازار حفظ نمايند. در سال هاي اخير نه فقط حساسيت رقابت افزايش يافته، بلكه ماهيت آن نيز، تغيير كرده است. چرا كه توجه به سازمان ها، براي كسب عملكرد برتر و مزاياي رقابتي، از سمت سرمايه گذاري در منابع مشهود به سمت سرمايه گذاري در منابع نامشهود، تغيير يافته است. از جمله منابع نامشهود در سازمان، سرمايه هوشمند است كه سرمايه نوآوري و سرمايه دانايي زيرگروه آن هستند. زيرا مديران امروز دوره اي را تجربه مي كنند كه در آن سرمايه واقعي سازمان ها «دانايي و هوشمندي» است. در عصر ما ديگر سازمان ها به انبوهي توليد، به ذخاير مالي و فزوني نيروي انساني خود نمي بالند، بلكه بالندگي سازمان ها در گروه سرمايه هوشمند و دانش آنهاست. به عبرات ديگر سازمان هاي پيشرو در عرصه رقابت ها و چالش هاي فرارويشان، تنها به مدد انسان هاي هوشمند و دانش آفرين است كه مي توانند بر ديگر سازمان ها پيشي گيرند
این پژوهش در 29 صفحه انجام شده است.
ثبت نظر